Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «آفتاب»
2024-04-29@18:11:47 GMT

دلار قدرت جهانی خود را از دست می دهد؟

تاریخ انتشار: ۱۶ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۴۵۸۸۷۰

دلار قدرت جهانی خود را از دست می دهد؟

آفتاب‌‌نیوز :

جان کارنی، سردبیر اقتصادی نشریه «برایت بارت» در نشستی در برنامه «آخر هفته با فاکس و دوستان» هشدار داده است که ضعیف بودن ارزش دلار می‌تواند «تهدیدی جدی» برای نفوذ حیاتی آمریکا در صحنه جهانی باشد.

او ادامه داد: «این نه تنها یک تهدید جدی است بلکه به نظر من اجتناب ناپذیر هم هست. ما بعد از جنگ جهانی دوم، سه مرحله را پشت سر گذاشتیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

زمانی ایالات متحده بزرگترین اقتصاد جهان بود. در دهه ۱۹۷۰، بانکداری جهانی اساسا حول دلار چرخید و با سقوط اتحاد جماهیر شوروی، کل جهان، کم و بیش تحت سلطه دلار آمریکا قرار گرفت.».

اما به گفته کارنی «این وضعیت در حال تغییر است. چین و روسیه شروع به ساخت یک بلوک ارز جایگزین کرده‌اند.»

اظهارات این کارشناس به تلاش‌های مدام چین برای حذف دلار اشاره دارد. به نظر می‌رسد چینی‌ها روند استراتژیک دلارزدایی از معاملات تجاری خود را در جریان تهاجم روسیه به شبه جزیره کریمه اوکراین آغاز کردند. ویل کین، مجری مشترک برنامه «آخر هفته با فاکس و دوستان» در این باره گفت که در نتیجه نزدیک به ۳ درصد از پرتفوی ذخیره در حال حاضر در یوآن چین قرار دارند.

به گزارش صندوق بین‌المللی پول، در طول دو دهه گذشته، دلار آمریکا ۱۲ درصد از سهم بازار را از دست داده و از ۷۱ درصد به ۵۹ درصد کاهش یافته است.

آقای کین در این باره پرسید: «جایگزینی چین چقدر قابل دوام است؟» کارنی هم در این باره پاسخ داد: «من فکر نمی‌کنم در درازمدت، یوان به ارز غالب جهان تبدیل شود و واقعا یک تهدید حساب آید. زیرا سیستم کمونیستی چین به اندازه کافی باز نیست، اما سیستم اقتصادی آمریکا باز است؛ بنابراین کشور‌های دیگر می‌توانند اعتماد کنند که ما ارز ذخیره را دستکاری نمی‌کنیم.»

کارنی تاکید کرد: «بنابراین من فکر نمی‌کنم یوآن چین به ارز غالب تبدیل شود. من فکر می‌کنم اروپا و نزدیک‌ترین متحدان آن و ژاپن همچنان روی دلار باقی خواهند ماند. همچنین به اعتقاد من سعودی‌ها و اکثر کشور‌های نفتی می‌خواهند رابطه نزدیک خود را با دلار حفظ کنند. با این حال، من فکر می‌کنم که ما بلوک‌های جایگزینی خواهیم داشت که خیلی سال است نداشته‌ایم.»

کارنی همچنین استدلال کرد که تصمیم ایالات متحده برای کاهش کسری تجاری با چین از نظر اقتصادی برای این کشور مفید است و قدرت دلار را تقویت خواهد کرد.

او گفت: «ما در حال بازگشت به نوعی جنگ سرد هستیم که در آن بلوک‌های مختلف اقتصادی و بلوک‌های مختلف ارزی وجود دارد. ما تلاش می‌کنیم کسری تجاری کمتری با چین داشته باشیم. این یکی از اهداف آشکار سیاست ایالات متحده در حال حاضر است.»

کارنی نتیجه گیری کرد: «در حالی که ما سعی می‌کنیم این کسری تجاری را کاهش دهیم، چین طبیعتا دلار کمتری خواهد داشت، به این معنی که آن‌ها باید به سمت یک سیستمی که مبتنی بر دلار نباشد، حرکت کنند؛ بنابراین این به نفع ما هم خواهد بود. بخشی از سیاست ماست. لزوما برای اقتصاد ایالات متحده عالی نبوده که کل جهان با دلار کار کند. در واقع این روند می‌تواند سودمند هم باشد.»

منبع: یورونیوز

منبع: آفتاب

کلیدواژه: بازار ارز چین دلار آمریکا ایالات متحده من فکر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۴۵۸۸۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

رئالیسم سیاسی چیست؟

  عصر ایران - رئالیسم سیاسی (political realism) احتمالا قدیمی‌ترین نظریه دربارۀ سیاست بین‌الملل است. پیشینۀ این نظریه را می‌توان در شرح توکیدیدس (thuchydides) دربارۀ جنگ‌های پلوپونزی و نوشتۀ کلاسیک شون تسه (sun tzu) متفکر چین باستان مشاهده کرد.

  جنگ‌های پلوپونزی به مجموعه جنگ‌هایی گفته می‌شود که از 431 تا 403 پیش از میلاد بین اسپارت و آتن وجود داشت. نوشتۀ کلاسیک شون تسه نیز "هنر جنگ" نام دارد که دربارۀ راهبردها یا استراتژی‌های جنگی است. این کتاب تقریبا همزمان با شرح توکیدیدس دربارۀ جنگ‌های پلوپونزی (یا پلوپونز) نوشته شده است.

  از دیگر چهره‌های برجسته در سنت رئالیسم سیاسی می‌توان به ماکیاولی و توماس هابز اشاره کرد. با این حال رئالیسم فقط در قرن بیستم، با انگیزه‌های برآمده از دو جنگ جهانی، به صورت چشم‌انداز مسلط سیاست بین‌الملل درآمد.

  در حالی که ایده‌آلیسم تاکید دارد که "اخلاق" باید راهنمای روابط بین‌الملل باشد، رئالیسم بر پایۀ تاکید بر "سیاست قدرت" و پیگیری "منافع ملی" بنا نهاده شده است. فرض بنیادی رئالیسم این است که "دولت" بازیگر اصلی صحنۀ بین‌المللی یا جهانی است، و چون حکمران است، می‌تواند به صورت واحدی خودمختار عمل کند.

  افزون بر این، پیدایش ناسیونالیسم و ظهور دولت-ملت جدید، دولت را به اجتماع سیاسی همبسته‌ای تبدیل می‌کند که در آن سایر وفاداری‌ها و بستگی‌ها تابع وفاداری به ملت است.

  اندیشمندان رئالیست، مانند تی.اچ.کار و هانس مورگنتا، دربارۀ باور ایده‌آلیستی به "اینترناسیونالیسم" و هماهنگی طبیعی به "جامعۀ جهانی"، موضعی انتقادی داشته‌اند. تی.اچ.کار معتقد بود که ایمان ساده‌لوحانه به "حقوق بین‌الملل" و "امنیت جمعی" در دورۀ میان دو جنگ جهانی، سیاستمداران اروپایی و آمریکایی را از شناخت توسعه‌طلبی آلمان و اقدام برای جلوگیری از آن بازداشت.

  در مقابل، رئالیست‌ها بر این موضوع تاکید دارند که چون اقتداری بالاتر از دولت حکمران وجود ندارد، سیاست بین‌الملل در شرایط "وضع طبیعی" عمل می‌کند و به همین علت دستخوش آنارشی است نه هماهنگی.

  از این منظر، دولت‌ها در جهان مثل "افراد" هستند در جامعه‌ای فاقد دولت. در چنین جامعه‌ای، هیچ منبع اقتدار مشروعی وجود ندارد که بتواند افراد را از تعرض احتمالی به حقوق یکدیگر بازدارد. در جهان واقع نیز عملا چنین منبع اقتداری وجود ندارد.

 اگرچه تشکیل سازمان ملل اقدامی در راستای نقض این توصیف رئالیستی از سیاست بین‌الملل بوده، ولی ناکارآمدی این سازمان در جلوگیری از نقض حقوق بین‌الملل از سوی یک دولت، دال بر این است که توصیف رئالیست‌ها از وجود نوعی آنارشیسم در عرصۀ روابط بین‌الملل کاملا هم بیراه نیست.

  با این حال می‌توان مواردی را هم مثال زد که شورای امنیت سازمان ملل موفق شده به عنوان یک منبع مشروع اقتدار، مانع نقض حقوق یک دولت از سوی دولتی دیگر شود؛ و یا دولتی را از نقض حقوق ملت تحت حکمرانی‌اش بازدارد. بیرون راندن ارتش عراق از کویت در جنگ اول خلیج فارس و نیز ساقط کردن حکومت معمر قذافی برای ممانعت از کشتار مردم لیبی، هر دو با مجوز شورای امنیت سازمان ملل صورت گرفت.

  بنابراین در چنین مواردی، شورای امنیت سازمان ملل مظهر "اقتداری بالاتر از دولت حکمران" است و مانع از پیدایش تام و تمام "وضع طبیعی" در عرصۀ روابط بین‌الملل می‌شود.

  در مجموع به نظر می‌رسد سازمان ملل متحد، وضعیتی مابین توصیفات و انتظارات رئالیست‌ها و ایده‌آلیست‌ها از روابط بین‌الملل ایجاد کرده است. یعنی مانع تحقق کامل توصیفات رئالیست‌ها بوده، ولی انتظارات رئالیست‌ها را چنانکه باید برآورده نکرده است.

  به هر حال مطابق نگرش رئالیسم سیاسی، نظام بین‌المللیِ آنارشیک، نظامی است که در آن هر دولتی مجبور است به خود کمک کند و به منافع ملی خود، که اساسا موجب بقای دولت و دفاع از سرزمین تعریف می‌شود، ارجحیت دهد.

  به همین دلیل است که رئالیست‌ها بر نقش قدرت در مسائل بین‌المللی چنین تاکید شدیدی دارند و می‌خواهند قدرت را بر اساس آمادگی نظامی یا نیروی نظامی‌اش بشناسند.

  البته آنارشی بین‌المللی به معنای درگیری بی‌امان و جنگ بی‌پایان نیست. رئالیست‌ها تاکید دارند که الگوی "درگیری و همکاری" عمدتا با نیازمندی‌های "توازن قوا" هماهنگ است.

این دیدگاه که در پی ایجاد امنیت ملی است، اذعان می‌کند که دولت‌ها وارد اتحادهایی می‌شوند که اگر در برابر یکدیگر به حالت توازن درآیند، ممکن است در بلندمدت صلح و ثبات بین‌المللی را تضمین کنند. اما اگر توازن قدرت به هم ریزد، نتیجۀ احتمالی جنگ است.  

دربارۀ نسبت رئالیسم با "وضع طبیعی" باید این نکتۀ را متذکر شد که رئالیست‌ها معتقدند "نظم بین‌المللی" همان "وضع طبیعی" کلاسیک نیست، زیرا قدرت و ثروت و سایر منابع در میان دولت‌ها به طور برابر توزیع نشده است.

  در واقع بازیگران اصلی به طور سنتی با موقعیت "قدرت‌های بزرگ" هماهنگ شده‌اند. سلسله‌مراتب برآمده از دولت‌ها، که حاصل این وضع است، تا حدی نظمی را به نظام بین‌المللی تحمیل می‌کند، و کنترلی را نشان می‌دهد که قدرت‌های بزرگ از راه بلوک‌های تجاری، "مناطق نفوذ" و مستعمره کردن، آشکارا بر "دولت‌های تابع" اعمال می‌کنند.

  این وضع در دورۀ جنگ سرد به ایجاد نظم جهانی دوقطبی‌ای انجامید که در آن رقابت بین بلوک قدرت ایالات متحدۀ آمریکا و بلوک قدرت شوروی به بیشتر بخش‌های جهان گسترش یافت.

  رئالیست‌ها معتقدند که دوقطبی بودن جهان به حفظ صلح کمک می‌کرد زیرا هزینه‌های نظامی فزاینده منجر به به ایجاد سیستم بازدارندۀ فعالیت هسته‌ای می‌شد؛ بویژه زمانی که در دهۀ 1960 احتمال نابودی حتمی متقابل تشخیص داده شده بود.

  از این رو سلسله‌مراتبی باثبات بر پایۀ مقررات پذیرفته شده و فرایندهای شناخته شده جلوی آنارشی را گرفت و رئالیست‌ها را تشویق کرد تا اندیشۀ تعدیل‌شده‌ای را بپذیرند که آن را "جامعۀ آنارشیستی" نامیدند.  

  رئالیسم سیاسی بر "جدایی سیاست از اخلاق" تاکید دارد. همین تفکیک، مبنای مهم‌ترین انتقادها به این نگرش سیاسی بوده است. منتقدان می‌گویند رئالیسم سیاسی مایۀ مشروعیت رقابت نظامی و جاه‌طلبی قدرت‌های بزرگ و کوچک است. از نظر منتقدان، "سیاست قدرت" جهان را در آستانۀ "فاجعۀ هسته‌ای" قرار داده و در تامین صلح هم چندان موفق نبوده.

  انتقاد دیگر را نظریه‌پردازان فمینیست مطرح کرده‌اند که معتقدند رفتار قدرت‌جویانه و پرداختن به امنیت ملی و قدرت نظامی، همگی بازتاب سلطۀ مردان بر عالم سیاست است که ترجیحاتشان اساسا تجاوزگرایانه و رقابت‌جویانه است.  

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: «ایده‌آلیسم» در سیاست جهانی یعنی چه؟ «وضع طبیعی» ؛ عرصۀ خشونت یا آزادی؟ «سیاست واقعی» چیست؟

دیگر خبرها

  • شمسایی با قدرت ادامه می دهد/فضای خوبی در تیم ملی فوتسال وجود دارد
  • رئالیسم سیاسی چیست؟
  • جزئیات نحوه بررسی صلاحیت متقاضیان بلوک ۸۵ درصدی سرخابی‌ها
  • حکایت آمریکایی که دیگر «آمریکا» نیست
  • تصاویری از قدرت زلزله شدید امروز در ژاپن
  • وزیر صمت: حجم تجارت خارجی ایران ۱۵۳ میلیارد دلار است/ اولویت به دیپلماسی اقتصادی با هدف ورود به بازار‌های جهانی و فناوری
  • قیمت جهانی طلا امروز ۱۴۰۳/۰۲/۰۸
  • کاهش قیمت طلا در بازار جهانی فلزات گران بها
  • ریزش ۱۰۰ دلاری طلای جهانی
  • قیمت جهانی نفت امروز ۱۴۰۳/۰۲/۰۸ |برنت ۸۹ دلار و ۵۰ سنت شد